نفس مامان

اولین تلنگر

عزیزکم ؛امروز وارد 22 هفته شدم و دقیقا از روز یکشنبه 20 اسفند ماه تلنگرهای قشنگت سرگرمیه تازه ایی برای من و بابایی درست کرده.در طول روز هم من هم بابایی منتظر تلنگرهای زیبات هستیم.بابایی دایم سرشو میزاره روی شکمم و تکونهای تو رو حس میکنه و تو دایم جابجا میشی.پسرم امیدوارم راحت و آسوده این دوران رو طی کنی مامانی ؛پسر عزیزم،  ازت ممنونم و خداوند رو سپاس میگویم ...
24 اسفند 1391

زیباترین موسیقی دنیا

پنجشنبه 10 اسفند ،بعد از بدرقه بابایی ؛آماده شدم و با هم رفتیم مرکز بهداشت.نزد خانم علی اکبری رفتم و ایشون با خوشرویی همیشگی پرونده مامانی رو تکمیل کرد و قرار شد برای مراحل بعدی یکشنبه برم پیش خانم دکتر ترکی.بعد از کمی صحبت با خانم علی اکبری ازشون سوال پرسیدم که میشه الان صدای ضربان قلبتو بشنوم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!  و ایشون هم بعد ازاینکه متوجه شدن تو هفته 18 بارداری هستم درخواستمو قبول کردن.با خوشحالی رو تخت دراز کشیدم و بی صبرانه منتظر شنیدن صدای قلبت بودم.در همون لحظه اتاق پر شده بود از صدای قلب فرشته کوچولویی که با آرامش میتپید.وای خدای من خدای من شکرت .چند هفته ای بود در انتظار شنیدن این صدا بودم .چنان محو شنیدن صدای قلبت بودم که...
14 اسفند 1391

صبح یکشنبه

یکشنبه 13 اسفند تاریخی بود که از روزها قبل چشم انتظارش بودم،شاید چندین بار در روز تقویمو برمیداشتمو روزهارو میشمردم تا یکشنبه برسه.خلاصه یکشنبه 13اسفند ماه از راه رسید .صبح با تمام مدارک و آزمایشها و سونوها رفتم مرکز بهداشت برای تکمیل پرونده ام.یه کوچولو روبراه نبودم آخه شب قبلش دوباره لک دیده بودم و برای اینکه همسری ناراحت نشه نگرانیمو تو خودم قایم کردم.خلاصه رفتم پیش خانوم علی اکبری همیشه مهربان و بعد از قد و وزن و اندازه گیری فشار خون تو نوبت نشستم برای ویزیت خانم دکتر ترکی.خیلی طول کشید تا نوبتم شد .بعد از داخل شدن شرح حالمو به دکتر دادم و دکتر با دقت بسیار زیاد آزمایشها و سونوهای قبلی منو بررسی کرد.از روز قبل زیر دلم تیر میکشید و این مو...
14 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس مامان می باشد